داستان شگفت انگیز نقاشی های مادربزرگ؛ از فروشگاه روستا تا گالری های نیویورک

به گزارش مدرسه سما، برای آغاز کردن هرگز دیر نیست؛ این چیزی است که زندگی مادربزرگ موسی به ما نشان می دهد؛ زنی که در 78 سالگی اولین بار قلم موی نقاشی به دست گرفت و در 93 سالگی عکسش روی جلد مجلۀ تایم رفت.

داستان شگفت انگیز نقاشی های مادربزرگ؛ از فروشگاه روستا تا گالری های نیویورک

مدرسه سما | آنا ماری رابرتسون دختری ساده و روستایی بود که از 12 سالگی به عنوان خدمتکار در خانه های ثروتمندان کار می کرد. او در 27 سالگی با کارگری به نام توماس موسی ازدواج کرد و به همین دلیل بود که در پیری او را به نام مادربزرگ موسی می شناختند. زندگی او مثل زندگی هر زن خانه دار و روستایی دیگری خیلی ساده و معمولی بود.

به گزارش مدرسه سما ؛ مادربزرگ موسی همواره به کار های تزئینی مثل سوزن دوزی علاقه داشت، اما در سن 78 سالگی مبتلا به آرتروز شد و دیگر نمی توانست با سوزن کار کند. به همین دلیل خواهرش به او پیشنهاد کرد که به جای سوزن قلم مو به دست بگیرد و نقاشی کند. این لحظۀ شگفت انگیز تولد یک نقاش مشهور بود.

مادربزرگ در ابتدا فقط برای دل خودش نقاشی می کرد، ولی مدتی بعد تعدادی از نقاشی هایش را همراه با میوه ها و مربا هایی که محصول مزرعه اش بود به یک فروشگاه محلی فرستاد. در آنجا نقاشی های او با قیمت کمی به فروش می رفتند. یک داروخانۀ محلی چندتا از آن ها را خرید و روی دیوار نصب کرد؛ در آنجا بود که یک مجموعه دار هنر ساکن منهتن به نام لوییس کالدور نقاشی ها را دید. او چندتا از آن ها را خرید و به نیویورک برد. این آغازی برای معروفیت خیره کنندۀ مادربزرگ موسی بود.

در سال 1953 وقتی که مادربزرگ 93 ساله بود، عکسش روی جلد مجلۀ تایم رفت و نقاشی هایش به برجسته ترین گالری های آمریکا و حتی به کاخ سفید راه پیدا کردند. کارت پستال هایی که با طرح نقاشی های مادربزرگ مزین شده بودند، در سراسر آمریکا به فروش می رفتند و تمبر هایی نیز با طرح نقاشی های او منتشر شدند. در سال 2006 یعنی 45 سال بعد از درگذشت مادربزرگ، یکی از نقاشی های او به قیمت 1 میلیون و 200 هزار دلار به فروش رفت.

نقاشی های مادربزرگ موسی تصاویری بسیار ساده و حتی بچگانه هستند که سرشارند از احساس زندگی، گرما و صمیمیت. مادربزرگ با رنگ بندی های درخشان و چشم نوازش مناظری از زندگی روستایی را به تصویر می کشید که خودش در گذشته تجربه نموده بود؛ از کشت و کار و چوپانی گرفته تا مرنام عروسی، پختن شیره، بازی، کار و هر چیز دیگری که در یک زندگی عادی روستایی اتفاق می افتد.

این نقاشی ها احساس خوش بینانه و امیدوارکننده ای از زندگی را در خودشان دارند؛ گرما و خلوص نقاشی ها باعث می شوند که هیچ کس در برابر آن ها احساس غریبگی نکند؛ هرکسی، اهل هرکجای جهان که باشد، نقاشی های این مادربزرگ آمریکایی را مثل تصویری از خانۀ خودش خواهد دید؛ مثل تصویری از روز های خوب کودکی و گذشته های شیرین. مادربزرگ موسی مشهور شد و مردم نقاشی هایش را دوست داشتند، چون انگار این نقاشی ها در دل این جهانی غوغازده و پرآشوب، قاب هایی از آرامش و ایمنی و شادمانی را به مخاطب هدیه می دهند.

نکتۀ جالب دیگری که وجود دارد این است که با وجود اینکه مادربزرگ هیچ آشنایی ای با تاریخ نقاشی و هنر نداشت، اما نقاشی هایش از چشم انداز های زمستانی تا حد زیادی شبیه به نقاشی های پیتر بورگل نقاش مشهور دورۀ رنسانس از کار درآمده اند.

در اینجا تصاویر تعدادی از نقاشی های مادربزرگ موسی را می بینید.

منبع: فرادید

به "داستان شگفت انگیز نقاشی های مادربزرگ؛ از فروشگاه روستا تا گالری های نیویورک" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "داستان شگفت انگیز نقاشی های مادربزرگ؛ از فروشگاه روستا تا گالری های نیویورک"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید