شفافیت داده ها و سرمایه گذاری خطر پذیر

به گزارش مدرسه سما، پرسش و پاسخ با: فریدون کورنگی مدیرعامل شتاب دهنده مپس، علی فیاض بخش مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری سرآوا، حامد ساجدی مدیرعامل وی سی شناسا، شهاب جوانمردی مدیرعامل هلدینگ فناپ، محمد رازینی مدیرعامل سابق اسنپ، رادمان ربیعی معاون سرمایه گذاری جسورانه گروه اقتصادی فیروزه، علی موسوی عضو هیأت مدیره مؤسسه دانش بنیان برکت، مجید کمالو مدیر سرمایه گذاری صندوق اقتصادی توسعه تکنولوژی ایران، سیدمهدی سادات رسول نماینده صندوق پژوهش و فناوری توسعه صادرات و فناوری شریف، میثم رجبی مدیر توسعه کسب وکار گروه حصین

شفافیت داده ها و سرمایه گذاری خطر پذیر

در شماره قبل هفته نامه، گزارش فصلی کافه بازار مربوط به پاییز 98 منتشر شد. این گزارش کسب وکارهای موجود در کافه بازار را در 4حوزه مورد آنالیز قرار داده بود که عبارتند از: معینات و رفتار کاربران، عملکرد فروش هر دسته، عملکرد رشد هر دسته و تبلیغات در جستجوی بازار.

با انتشار این گزارش و گزارش هایی که توسط سایر کسب وکارهای بزرگ در داخل کشور منتشر می شود، این سوال پیش می آید که آیا انتشار این اطلاعات می تواند به سرمایه گذار و سرمایه پذیردر فرایند سرمایه گذاری یاریی کند؟ از 10 سرمایه گذار بزرگ داخلی خواستیم به 4سوال زیر پاسخ دهند:

انتشار بنچ مارک هایی مانند LTV، رشد خریدار، رشد نصب فعال، نرخ ریزش، میانگین نصب برنامه های پرطرفدار، مدت زمان رسیدن به 10هزار نصب و… در گزارش اخیر کافه بازار چه یاریی به تعامل سرمایه گذاران با تیم استارتاپ ها در زمینه هایی مانند مشروط کردن سرمایه گذاری، هدف گذاری بر اساس KPI، ارزش گذاری استارتاپ ها، ارزیابی عملکرد و… می نماید؟

فریدون کورنگی: سرمایه گذاری در استارتاپ ها می تواند با مدل های سیستماتیک و شاخص محور انجام شود. سوال مهم این است که آیا سرمایه گذار با تحلیل شاخص ها و درک صحیح از بنچ مارک ها آنها را در فرمول های ارائه سرمایه به کار می گیرد یا نه؟ مسلما اینکه شاخصی مانند زمان رسیدن به 10 هزار نصب را یکی از دروازه های ورود سرمایه بدانیم(مشروط کردن) می تواند طبیعی باشد و به عنوان هدف معین به طرفین یاری کند، ولی این به صحیح بودن تشخیص سرمایه گذار و شناخت او از بازار هدف ربطی ندارد. استارتاپ ها با روش های KPI به نسبت میزان بلوغ خود می توانند کار نمایند. استفاده از این شاخص ها به صورت مقطعی فقط به نتیجه گیری های کوتاه مدت و تصمیمات کوته بینانه می انجامد.

علی فیاض بخش: شاخص های ذکر شده مثل LTV، نرخ ریزش و نرخ نصب فعال از دو جهت به سرمایه گذار و سرمایه پذیر یاری می نماید تا بتوانند با روشن بینی وارد سرمایه گذاری شوند. اول

اینکه با استفاده از این شاخص ها می توان به میزان کارآمدی استارتاپ پی برد. به عبارتی نرخ بازگشت که منجر به تثبیت کاربر روی پلتفرم می شود و میزان وفاداری کاربر به استارتاپ را نشان می دهد. این نکته از این جهت اهمیت دارد که اگر شاخص های اقتصادی کسب و کار مثل LTV و CLV مناسب نباشند به این معناست که برای جذب کاربر هزینه بالایی می شود ولی کاربر ارزش اقتصادی مورد نظر را به کسب و کار برنمی گرداند؛ یعنی برای جذب کاربر هزینه های زیادی در تبلیغات می شود اما منجر به کسب درآمد نمی شود. دوم اینکه در دوره جذب سرمایه به سرمایه گذار یاری می نماید تا اطلاعات مناسبی از پیشینه استارتاپ به دست بیاورد. مثل میزان ریزش کاربران، میزان نصب فعال، میزان کاربر فعال. این فاکتورها به سرمایه گذار و سرمایه پذیر یاری می نماید تا مطمئن شوند در دوره زمانی مناسبی به سرمایه گذاری یا جذب سرمایه می پردازند. همچنین سرمایه گذار می تواند با یاری این شاخص ها برای استارتاپ شروطی را ضمن سرمایه گذاری معین کند و در نتیجه هر دو طرف وارد یک بازی برد-برد شده اند.

حامد ساجدی: در کسب و کارهای آینده محور ارزش اطلاعات و داده ها و تحلیل آنها برای سنجش فرایندها، طراحی سناریوی روبروه و آینده های محتمل، متصور و مطلوب اهمیت جدی دارد و سرمایه گذاری در این حوزه بیشتر نیازمند تحلیل های اینچنینی است. این تحلیل ها در ارزش گذاری و نیز استراتژی و گام های تزریق سرمایه و حتی مدل های تامین اقتصادی موثر است.

افزون براین در فضای استارتاپی که علاوه بر چالش های هر کسب و کار، سختی های داخلی و نوپایی تیم کارآفرین نیز موضوعیت دارد، شناخت مسائل پیش روی کسب وکارهای مشابه نیز به یافتن تدابیر مدیریتی و تکمیل پازل توفیق کسب و کار یاری خواهد نمود.

شهاب جوانمردی: به صورت خلاصه، هر ابزاری که باعث شفافیت بیشتر عملکرد کسب و کارهای نوپا شود، به توسعه زیست بوم نوآوری فناورانه یاری می نماید. مهم ترین اثری که ارائه چنین بنچ مارک هایی دارد، ایجاد و توسعه امکان مقایسه کسب و کار با سایر بازیگران و رقبا از نظر عملکردی و اجرایی، بهبود شفافیت عملکرد پیش از سرمایه گذاری و مشارکت و ایجاد امکان هدف گذاری بر اساس کارنمودها و ملزومات تخصصی کسب و کارهای نوپاست. این پنج مارک ها زیرساختی برای توسعه قراردادها، مشارکت ها و تعاملات کسب و کاری جدید بر پایه عملکرد و بازخورد بازار است. این مسئله موجب می شود سرمایه گذاری خطرپذیر به سمت ریسک محاسبه شده حرکت کند و از تصمیم گیری بر اساس شهود، شانس و موج های روانی بازار پرهیز کند. همین امر، در میان مدت بازدهی سرمایه گذاری خطرپذیر را افزایش می دهد و در میان مدت سبب افزایش ابعاد بازار و میزان سرمایه وارد شده به این حوزه خواهد بود.

محمد رازینی: افزایش ریسک سیستماتیک بازار ایران در دوره مورد گزارش، هیجانات رفتاری ناشی از اتفاقات آبان ماه و به تبع آن قطعی اینترنت از یک سو و نیز مقایسه این بنچ مارک ها با بنچ مارک های بین المللی به لحاظ اثربخشی و کارایی از سویی دیگر، گواه این واقعیت است که بنچ مارک های مزبور باید با احتیاط و متأثر از دو فاکتور ذکرشده و با تعدیل فاکتورهایی که خاص آن کسب و کار است، مورد استفاده قرار گیرد. با لحاظ کردن عوامل مذکور و به صورت مشروط:

الف- می تواند در راستای معین شاخص های کلیدی عملکرد KPI و ارزیابی آن در سرمایه گذاری های مشروط و نیز آنالیز تاریخی عملکرد استارتاپ مورد استفاده قرار گیرد.

ب- می تواند در آنالیز مفروضات رشد و به تبع آن برنامه درآمدی پیش بینی شده در بوم / برنامه کسب و کار (Business Plan / Business Model Canvas) و میزان واقع گرایی موجود در آن ابزار خوبی به دست دهد.

رادمان ربیعی: انتشار این بنچ مارک ها گرچه دید نسبتا خوبی به سرمایه گذار از بازار اندرویدی و اتفاقاتی که در کسب و کارهای مرتبط می دهد اما برای آنکه روی یک استارتاپ خاص سرمایه گذاری شود، عموما از اطلاعات خود آن استارتاپ استفاده شده و براساس نقشه راهی که آن کسب و کار برای خود ترسیم نموده، سنجیده می شود. این بنچ مارک ها می توانند دید خوبی از بازار به سرمایه گذارها و کسب و کارها می دهد.

علی موسوی: اصولا یکی از ارکان مذاکرات سرمایه گذاران با تیم ها، شاخص گذاری و پرداخت وجه در ازای رسیدن به شاخص هاست. به نظر می رسد ارائه اینگونه شاخص ها می تواند به تعامل درست تر سرمایه گذاران با تیم ها یاری شایانی داشته باشد.

مجید کمالو: از آنجایی که در اکوسیستم استارتاپی ایران کمبود اطلاعات وجود دارد و گزارش های ادواری استاندارد از شرایط استارتاپ ها منتشر نمی شود، هرگونه اطلاعاتی از مراجع موثق و ذیصلاح به فرآیند سرمایه گذاری و هدایت کسب و کار یاری شایانی خواهد نمود. ما همواره از گزارش های تحلیلی و آماری استقبال می کنیم چراکه دید بسیار خوبی از شرایط بازار به ما می دهد. شاخص و KPI اگر اشتباه انتخاب شود، کارایی ندارد و بعضا کسب و کار را با مشکل روبرو می نماید. از طرفی، انتخاب درست آن یک ابزار خوب برای سنجش مستمر کسب و کار خواهد بود و رشد و افول آن را به خوبی نشان می دهد. این شاخص ها بستگی به صنعت، بلوغ و حوزه آن کسب و کار دارند. وجود چنین گزارش هایی دید خوبی از نوع شاخص ها، استاندارد آنها و شرایط این شاخص ها در بازار ایران می دهد و از انتخاب شاخص اشتباه توسط سرمایه گذاران به خوبی جلوگیری می نماید.

سیدمهدی سادات رسول: از آنجایی که درگاه انتشار اپلیکیشن های محتوا محور و سایر اپلیکیشن ها تنها به کافه بازار محدود نمی شود و این گزارش تمام اپلیکیشن های موجود در بازار را پوشش نمی دهد، نمی توان تنها به شاخص های این گزارش اکتفا کرد اما به شدت یاری نماینده است. من معتقدم این گزارش بسیار لازم اما کافی نیست.

میثم رجبی: هرقدر اطلاعات بازار در ارکان مختلف یک استارتاپ بیشتر باشد، میزان ریسک و عدم قطعیت کاهش پیدا می نماید. این داده ها به سرمایه گذاران یاری می نماید تا با ریسک کمتری در سرمایه گذاری روبرو شوند. البته این نکته تنها در خصوص استارتاپ های دارای اپلیکیشن صادق است. باید بگویم این گزارش گرچه بسیار یاری نماینده است اما در نهایت هر سرمایه گذاری خصوصا در شرایط فعلی باید ریسک پذیر باشد.

به نظر می آید بیشتر سرمایه گذاران در تشکیل پورتفوی خود بیشتر به ترندهای جهانی و نمونه های پیروز بین المللی نگاه می نمایند. آیا آنالیز سیستماتیک شرایط عرضه و تقاضا و همینطور رفتار مصرف نماینده ایرانی با انواع روش های کیفی و کمّی (مانند تحلیلی که در گزارش اخیر کافه بازار شرایط حوزه های مختلف صنعت در ایران منتشر شده) صندلیی در این سیاستگذاری سرمایه گذاران ایرانی دارد؟

فریدون کورنگی: به کار بردن فرمول و یا ساختارهای پیروز در غرب در داخل کشور امری طبیعی است، ولی سوال این است که آیا این الگو ها را برای شناخت به کار می بریم یا در پیاده سازی آنها تاکید داریم. به نظر من، برای شناخت بهتر باید از تمامی آنچه قادر به تحلیل و آنالیزش هستیم، استفاده کنیم ولی به کارگیری بحث بسیار پیچیده ای است چون پیش فرض های مطلعی بازار، رفتار مشتری و شرایط موجود اقتصادی را نمی توان به راحتی در الگوها پیاده کرد.

مثال شاید معین نماینده این است که مدل خیاطی لباس به صورت شخصی بیش از 100 سال راستا خاصی را طی کرد تا بتواند عمومی شود و کانال های فروش به ارائه چندین اندازه و مدل تن بدهند. آیا رفتارهای بازارهای شاخص در غرب نمودار خوبی برای مدل سازی رفتار بازارهای نیمه بالغ و جوان هستند؟ به نظر بنده معینا نخیر، ولی داده دیگری نداریم!!

علی فیاض بخش: یکی از ویژگی های صنایع نوین و حوزه های تکنولوژی این است که اطلاعات فراوری شده و تحلیلی که براساس آن صورت می گیرد مزیت رقابتی برای آن کسب و کار و اکوسیستم ایجاد می نماید. برای مثال امکان تحلیل رفتار کاربران فیس بوک، توییتر یا لینکدین و دستیابی به ترندها باتوجه به جستجوهای اجرا شده توسط آنها نه تنها به سرمایه گذار و سرمایه پذیر یاری می نماید تصمیم درستی بگیرد بلکه به جهت دهی بازار هم منجر می شود. تحلیل داده های کافه بازار در گزارشی که منتشر شده است نه تنها به کافه بازار و کسب و کارهای مرتبط با آن مثل دیوار، بلد، آی هوم و… در تحلیل اطلاعات یاری می نماید بلکه می تواند هدایت برای سایر استارتاپ ها و اکوسیستم اقتصادی کشور هم باشد.

حامد ساجدی: استفاده از تجارب پیروز بین المللی و نیز تبدیل ضعف فاصله محیط کسب و کار ایران با جهان به فرصت پرهیز از آزمون و خطا و کاهش ریسک ها و هزینه نوآوری بنیادی، بدون شک ظرفیتی ارزشمند برای شکل دهندگان کسب و کار و سرمایه گذاران ایرانی است. اما بی توجهی و از آن فراتر احساس بی نیازی به متناسب سازی روینمودهای با ظرفیت ها و موانع خاص در کشور، می تواند فاجعه بار باشد و سرخوردگی عمیق و هدر رفت سرمایه های انسانی، زمانی و اقتصادی را به همراه داشته باشد.

تصور می کنم اطلاعاتی شبیه به گزارش مذکور مفید هستند اما در کنار آن گزارش های تکمیلی که درحوزه شاخص های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی حاشیه کسب و کارهای مورد بحث فراوری می شود و یا باید فراوری شود، اهمیت دارد. گذشته از این انعطاف و چالاکی در داخل هر یک از کسب و کارهای نوآور و بازخورد مداوم از محیط به صورت اختصاصی درداخل شرکت و اتخاذ تدبیر متناسب برای روبروه با شرایط و ایجاد فرصت، حتی می تواند مهم تر باشد. کسب و کار موجودی زنده است و هر روز باید با پیرامون خود و تجارب گذشته در تعامل باشد و متکی بر تحلیل به تدبیر بپرازد.

شهاب جوانمردی: مشاهده ها در صنایع مختلف و خصوصا کسب و کارهایی که تعامل مستقیم با مصرف نماینده نهایی دارند، موید این موضوع هستند که اگرچه رفتار مصرف و ترجیحات مصرف نماینده شباهت های زیادی با مصرف نماینده غربی و آمریکایی دارد، اما الزامات، موانع و ماهیت کارکردی محیط کسب و کاری در ایران، شباهت های بیشتری با کشورهای شرقی و حوزه منا دارد. از این رو، توجه صرف به ترندهای جهانی و نمونه های پیروز که عمدتا از کشورهای غربی هستند، خطایی سیستماتیک همراه خود دارد.

راهکاری که برای آفست کردن اثر این خطای سیستماتیک وجود دارد، مطالعه تجربه ها و نمونه های شرقی و خاورمیانه در کنار نمونه های پیروز است. البته همان دلایلی که باعث می شود تجربه های شرقی تناسب و همخوانی بیشتری با ماهیت کسب و کار ایران داشته باشد، باعث می شود که این تجربه ها کمتر به صورت عمومی در دسترس باشند. وجود گزارش هایی دقیق و بهره مند از روش های نمونه گیری و مطالعه و طراحی آزمایش مناسب برای آنالیز شرایط بازار و رفتار مصرف نماینده، نوری است که می تواند افق سرمایه گذاری را برای سرمایه گذار روشن تر کند و بسته به کیفیت و خورند موضوع، می تواند بسیار ارزشمند و تاثیرگذار باشد. تکرار تاکید بر تاثیر کیفیت و همخوانی خروجی چنین مطالعاتی بر اثرگذاری در تصمیم گیری ها، تکراری نیست که ملال آور باشد.

محمد رازینی: هدف اولیه هر سرمایه گذاری افزایش ارزش برای سرمایه گذار و به عبارتی سودآوری از یک سرمایه گذاری است. بدیهی است که تحقق این هدف به طور سنتی با تمرکز بر نمونه های پیروز بین المللی گره خورده است چراکه بر سودآوری دلالت می نماید و عینی، ملموس و قابل مشاهده است اما با اشباع شدن بازار از این نمونه های داخلی، سرمایه گذار دو گزینه پیش رو دارد؛ یا باید سرمایه گذاری را متوقف کند و یا وارد عرصه جدیدی شود. با این حال، به ناچار وارد فاز جدیدی از سرمایه گذاری می شود که گزارش هایی از قبیل گزارش اخیر کافه بازار می تواند پنجره ای به این جهان بگشاید.

به علاوه این گزارش می تواند حتی در خصوص نمونه های داخلی کسب و کار های پیروز بین المللی شاخص خوبی از واقعیات به دست دهد، بدین معنی که برآورد تصویر شده از بازدهی و رشد، در قیاس با آنچه در عمل به وقوع پیوسته است، به چه میزان از انحراف مساعد یا نامساعد برخوردار بوده است. چرخش از تمرکز بر نمونه داخلی یک کسب و کار پیروز به عنوان شاخص رشد و سودآوری به تمرکز بر داده های واقعی تاریخی برای پیش بینی (آنچه در عمل در بوم / برنامه کسب و کار رخ می دهد)، مهم ترین اتفاقی خواهد بود که گزارش هایی از این دست در آینده ای نه چندان دور رقم خواهند زد.

رادمان ربیعی: سوال درستی است. باتوجه به اینکه دسترسی به اطلاعات استارتاپ های خارجی سخت است، سنجیده شدن براساس نمونه های پیروز بین المللی تنها بنچ مارکی است که سهامداران از آن استفاده می نمایند. اما مسلما اگر اطلاعات قابل اعتماد مربوط به کسب و کارهای داخلی بیشتر باشد، مثل همین گزارش، سرمایه گذاران می توانند با مقایسه بازار داخلی، سیاستگذاری مناسب تری داشته باشند. گرچه مقایسه با کشورهای در حال توسعه مشابه هم می تواند مفید باشد.

علی موسوی: به هرحال برای طرح هایی که نمونه خارجی دارند، آنالیز فرایند رشد و افول نمونه های خارجی از اهمیت بسزایی برخوردار است و لذا این گزارش ها یاری نماینده خواهند بود به شرط آنکه با شرایط محیطی ایران تطبیق داده شوند. در غیر این صورت می تواند گمراه نماینده باشد.

مجید کمالو: سرمایه گذاران ترندهای جهانی را آنالیز نموده و متناسب با شرایط کشور آنها را بومی سازی می نمایند و سپس در خصوص یک استارتاپ تصمیم می گیرند. اما این روش خالی از خطا نیست و معمولا در شبیه سازی کسب و کارها آیتم های زیادی وجود دارد که از قلم می افتد یا نادیده گرفته می شود یا قابل تعمیم به داخل کشور نیست. ما در ایران شرایط خاصی داریم و ریسک ها و محدودیت های حقوقی، قانونی، زیرساختی و … در ایران با جهان بسیار متفاوت است لذا بسیاری از بنچ مارک ها واقعی نیستند و در ایران کار نمی نمایند. به نظر ما، وجود یک بنچ مارک دقیق داخلی در سیاستگذاری، شفاف سازی و تصمیم گیری سرمایه گذاران بسیار حائز اهمیت است.

سیدمهدی سادات رسول: اگر نگاه کسب و کار اقتصاد درون زای برونگرا باشد، این اطلاعات که در گزارش آمده است بسیار مفید خواهد بود. سرمایه گذارها می توانند از این گزارش در کنار گزارش های بین المللی استفاده نمایند. در واقع از کنار هم قراردادن این اطلاعات می توان اپلیکیشن های محتوا محور یا خدمات محوری را استخراج کرد که در داخل ایران درآمد مناسبی داشته و امکان صادرات را نیز داشته باشند.

میثم رجبی: جواب مثبت است. اینکه بدانیم چه کسب و کارهایی در ایران در یک بازه معین رشد بالایی داشته اند تصمیم گیری را دقیق تر می نماید و در خصوص استارتاپ هایی که رشد کمی داشته اند می توان با قیاس با نمونه های خارجی علت را عارضه یابی کرد. مثلا فین تک در یکسری کشورها خیلی رشد نموده اما در بعضی کشورها پیشرفت چندانی نداشته است.

3- این سوال یک جواب منحصر به فرد ندارد. قطعا شرایط رقابت در انتخاب سرمایه گذار موثر است. سرمایه گذار هوشمند گاهی به دلیل وجود منابع کافی و با وجود رقابت بالا در یک حوزه وارد می شود. از طرف دیگر گاهی سرمایه گذار با وجود بکر بودن یک حوزه به دلیل نبود منابع کافی ورود نمی نماید. بنابراین شدت رقابت در کنار استراتژی و منابع موجود در تصمیم سرمایه گذار اثر دارد.

در گزارش اخیر بازار، شاخص هایی مانند تمرکز بازار، از شرایط رقابت و داغ بودن تنور آن در حوزه های مختلف در ایران منتشر شده است. رقابت در بازار ایران را چطور ارزیابی می کنید؟ آیا شرایط رقابت بازیگران در یک حوزه از صنعت تاثیری در سرمایه گذاری هوشمند و بهره وری آن دارد؟ و اگر بله در شرایط کنونی یک سرمایه گذار هوشمند باید وارد چه نوع بازاری از نظر رقابت شود؟

فریدون کورنگی: به نظر می رسد در ایران رفتار بازار با تکامل فهم و تعاملات مصرف نماینده و ارائه دهنده توسعه می یابد و با بقیه جهان از این نظر تفاوتی ندارد، ولی رفتار سرمایه گذاران در بازار ایران هنوز متاثر از برداشت های سنتی است که بر مبنای نا امنی فکری-زودبازدهی- ارزش های سطحی و گذرا(معاملاتی- درآمدی نه ثروت زایی) هستند و باعث تاسف است که بازار سرمایه بیشتر به صورت گله ای/دسته ای و بر مبنای رقابت چشم و هم چشمی فعالیت می نماید و به موج سواری شدیدا دلبسته است!

در جهانی متاثر از فناوری اگر صندلی خودمان را به درستی شناسایی نکنیم و بر مبنای موج و مد تصمیم گیری کنیم، هیچ گاه ارزش های فوق العاده به وجود نخواهیم آورد. سوالی که من همواره از خودم و همکارانم در مپس می پرسم این است که آیا رده سوم بودن در فراوری مهندس در جهان را نادیده بگیریم و بهترین هایمان را در توسعه خدمات وب محور به کار گیریم بهتر است یا اینکه با برنامه های طولانی مدت، منبع اصلی توسعه که مغزهای فعال و خلاق هستند را به کار گیریم؟ مسلما بنده و مپس در بازار سرمایه گذاری فعلی کشور در اقلیت هستیم، چون مدل های زودبازده و سرویس محور را نمی پذیریم و دستاوردهای فنی را منبع ثروت زایی می دانیم.

باید پرسید که آیا تمرکز روی بازار تجارت الکترونیک که شاید در مجموع بازاری به میزان 5 میلیارد دلار در سال باشد، نتایج اشتغال و ثروت اندوزی بهتری می دهند یا سرمایه گذاری روی سرمایه معنوی و فراوری اختراعاتی که در جهان قابلیت گسست آفرینی دارند!؟ اولین ها در بازار نوپای مصرف نشان داده اند که به راحتی با کوته نگری همسو می شوند و اولین یونیکورن بودن از اهداف مهم روز برای استارتاپ ها محسوب می شود! شاید بد نباشد به این شاخص فکر کنیم: الگوریتم های قادرنماینده یادگیری ماشینی در سال 2020 به بیش از 2.6 هزار میلیارد دلار درآمد خواهند رسید، یک درصد سهم از آن بازار بیش از 26 میلیارد دلار است ولی آیا سرمایه گذاران و فعالان این حیطه در ایران حاضربه تمرکز در این حیطه هستند!؟ رفتارهای کنونی چنین نشان نمی دهد. تعریفی از سرمایه گذار هوشمند در بازار ایران نشنیده ام!

علی فیاض بخش: یکی از ویژگی های صنایع نوین و حوزه های تکنولوژی این است که اطلاعات فراوری شده و تحلیلی که براساس آن صورت می گیرد مزیت رقابتی برای آن کسب و کار و اکوسیستم ایجاد می نماید. برای مثال امکان تحلیل رفتار کاربران فیس بوک، توییتر یا لینکدین و دستیابی به ترندها باتوجه به جستجوهای اجرا شده توسط آنها نه تنها به سرمایه گذار و سرمایه پذیر یاری می نماید تصمیم درستی بگیرد بلکه به جهت دهی بازار هم منجر می شود. تحلیل داده های کافه بازار در گزارشی که منتشر شده است نه تنها به کافه بازار و کسب و کارهای مرتبط با آن مثل دیوار، بلد، آی هوم و… در تحلیل اطلاعات یاری می نماید بلکه می تواند هدایت برای سایر استارتاپ ها و اکوسیستم اقتصادی کشور هم باشد.

حامد ساجدی: ابهام کسب و کاری در زمان حاضر در کشور بیش از حد شده است. پاسخ این سوال به نظرم به طور عام قابل طرح نیست و نسخه ها به شدت باید برای هر تیم/کسب و کار در بازار اختصاصی خود متناسب سازی شود و مسئولیت مهم مدیران و صاحبان کسب و کار همین است.

شهاب جوانمردی: رقابت در هر بخش از هر صنعت ویژگی ها و جزئیات مخصوص به خود را دارد. از این رو، پاسخی تعمیم داده شده به شرایط رقابت در ایران چندان دقیق نخواهد بود. اما در نگاهی کلان، اگرچه در حوزه هایی بازیگرانی جدی و بزرگ در بخش ها و صنایع مختلف شکل گرفته اند، بازار رقابتی هنوز شکل خود را پیدا ننموده است. بخشی از این مسئله به ابعاد بازار ایران و سختی های دسترسی به بازارهای بین المللی برمی شود.

طبیعتا در هر حوزه ای که رقابت بیشتری شکل گرفته، 3 پارامتر کیفیت، قیمت و بهره وری بهبود بسیار زیادی یافته است. باور بر این است که بخشی از این بهره وری به دلیل ماهیت رقابتی بازار در آن حوزه است و بخش دیگری از آن به دلیل ورود سرمایه گذاران و بازیگران هوشمند به بازار. می توان گفت در بسیاری از موارد، بازیگری که به عنوان رقیب وارد بازار شده و پیروز بوده، شاخصه های هوشمندی را در رفتار، تیم، مدیریت و سرمایه گذاری بیشتر نشان داده است.

در حال حاضر بازارهایی جذابیت سرمایه گذاری دارند که قابلیت افزایش بهره وری و کاهش هزینه های مصرف نماینده در آنها وجود دارد. به دلیل دست نخورده بودن بازار ایران، این ویژگی ها تقریبا شامل حال تمام بخش های بازار می شوند و سرمایه گذاری بدون هوشمندی در کسب و کار تاثیر چندانی در رشد کسب و کار ندارد؛ و اگر مانع رشد کسب و کار نشود، باعث آن نخواهد بود.

محمد رازینی: به جز چند بازار محدود از قبیل بازار سفرهای درون شهری که بازیگران اصلی آن اسنپ و تپسی اند، تقریبا بخش عمده ای از بازارهای هوشمند به بلوغ نرسیده اند، بدین معنی که بخش بسیار بزرگی از این بازار ها هنوز بکر باقی مانده اند و آنچه این بازارهای بکر را به بلوغ می رساند، رقابت است. بازیگران این بازارهای عمدتا بکر؛ اگرچه در ظاهر رقیب به نظر می رسند و بعضا به اشتباه تمرکز خود را بر رقابت گذاشته اند، نه بهبود محصول، خدمات، پشتیبانی و غیره. شاهد این ماجرا رقابت تخفیفان و نت برگ بود که با عنوان سرانجام یک رقابت بی فایده رسانه ای شد؛ در عمل به بلوغ بازار یاری می نمایند و هرچه این بازیگران قدرتمندتر باشند، بلوغ این بازار زودتر فرامی رسد و پس از آن نوبت استراتژی رقابتی می شود.

بازیگران قدرتمند در یک بازار، اگرچه هدف اولیه شان، جذب مخاطب / کاربر، فعال کردن شان، فعال نگه داشتن شان و غیره است، پیش از هرچیز و در عمل به آن بازار معین، نحوه عمل و بازی را می آموزند و آن کاربر پس از آموختن، دست به انتخاب می زند. حال اگر محصولی که آموزنده آن رفتار بوده است، عادت ساز باشد، می تواند آن مشتری / کاربر را به عضوی وفادار بدل کند. اپل زمانی که آی پاد را به بازار عرضه کرد، بازیگران بسیاری - 4 بازیگر اصلی و 5 بازیگر فرعی - در آن بازار فعال بودند و آن بازار را با محصولاتی اینچنینی آموزش داده بودند و یا زمانی که آیفون را به بازار عرضه کرد، نوکیا و موتورولا بازیگران بی چون و چرای بازار بودند، بنابراین یک محصول فوق العاده در هر بازاری از رقابت پیروز بیرون می آید و برای یک محصول متوسط یا بد رقابت و بازار هیچ مفهومی پیدا نمی نماید بنابراین صرفا رقابت عامل تأثیرگذار نیست، چه بسا رقابت بین چند محصول متوسط با اندازه بازاری کوچک باشد، ولی با فرض یکسان بودن سایر عوامل، شرایط ایده آل رقابتی برای یک محصول خوب، بازاری است که هنوز به بلوغ نرسیده، رقبای کوچکی آن بازار را آماده نموده و آموزش داده و محصولی که ما قصد سرمایه گذاری روی آن را داریم، به طور معناداری از رقبا بهتر و عادت سازتر باشد.

رادمان ربیعی: سوال جالبی است. از نظر من ورود سرمایه گذار به بخش هایی از صنعت که رقابت زیادی در آن هست و سهم از بازار رقبا تقریبا به طور مساوی تقسیم شده، جذاب است.

سرمایه گذار با استفاده از این گزارش ها می تواند با مشاوره به استارتاپ هایی که در آنها سرمایه گذاری نموده موجب رشد و سهم گیری بیشتر از بازار شوند. حتی در بازارهایی که تعداد رقبا کم اما میزان رقابت زیاد است نیز در حال رشد هستند و می توانند برای سرمایه گذار جذاب باشند.

علی موسوی: یکی از شرایطی که در همه بازارها از جمله اکوسیستم استارتاپی رخ می دهد، جو زدگی و هجوم به سمت یک بازار خاص است، این پدیده سالیان سال است که در کشور و در صنایع مختلف وجود دارد. این پدیده موجب افزایش ارزش برای پیشروان هر حوزه می شود و با این افزایش ارزش، تیم های جدید را به سمت خود می کشاند.

یک سرمایه گذار هوشمند باید زمانی در یک حوزه وارد شود که نسبتا بکر بوده ولی ریسک های جدی خود را پشت سر گذاشته باشد. البته منکر این نکته نیستم که بعضا در تیم های جدید هر حوزه پتانسیل هایی می توان یافت که منجر به ایجاد ارزش جدید شود.

مجید کمالو: فضای کار بسیاری از حوزه ها در ایران خالی است و جای نقش آفرینی زیادی دارد، درآینده بازار رقابت در این حوزه ها بسیار داغ خواهد شد و سرمایه گذاران زیادی به این حوزه ها ورود خواهند کرد. از طرف دیگر، بعضی حوزه ها اشباع شده که با فرض هوشمندی سرمایه گذاران ورود جدیدی به آن حوزه ها اتفاق نخواهد افتاد. سرمایه گذار حرفه ای و هوشمند هم باید شناخت صحیحی از حوزه های داغ فعلی داشته باشد و هم باید پیش بینی صحیحی نسبت به حوزه های داغ آینده انجام دهد. معمولا سرمایه گذاران وارد حوزه های پررقابت و بازارهای اشباع شده نمی شوند؛ از طرفی اگر بازاری را دارای پتانسیل رشد در آینده ببینند، نسبت به ورود به آن حوزه ترغیب می شوند. به نظر می رسد در آینده نزدیک با رکود در بازارهای جایگزین و بلوغ در بازار نوآوری و استارتاپی، سرمایه گذاری های خوبی در اکوسیستم ایران انجام شود و حوزه های بکر و خالی از رقیب، رشد چشمگیری خواهند داشت.

سیدمهدی سادات رسول: باتوجه به اطلاعات درج شده در این گزارش اگر بخواهیم صنعت محتوا و خدمات را تفکیک کنیم، تعداد و مبلغ سرمایه گذاری روی اپلیکیشن های محتوا محور کم بوده است. در صورتی که از نظر من کافه بازار باید روی سرمایه گذاری در این حوزه ها تمرکز بیشتری داشته باشد تا سایر سرمایه گذاران نیز برای ورود به این حوزه ترغیب شوند.

میثم رجبی: این سوال یک جواب منحصر به فرد ندارد. قطعا شرایط رقابت در انتخاب سرمایه گذار موثر است. سرمایه گذار هوشمند گاهی به دلیل وجود منابع کافی و با وجود رقابت بالا در یک حوزه وارد می شود. از طرف دیگر گاهی سرمایه گذار با وجود بکر بودن یک حوزه به دلیل نبود منابع کافی ورود نمی نماید. بنابراین شدت رقابت در کنار استراتژی و منابع موجود در تصمیم سرمایه گذار اثر دارد.

صندلی شفافیت داده ای در ترغیب سرمایه گذاران به حضور فعال تر چیست؟ آیا گزارش هایی مانند گزارش کافه بازار یاریی به تسهیل فرایند سرمایه گذاری می نماید؟

فریدون کورنگی: مدیریت ریسک ایجاب می نماید که شفافیت و صحت داده را به سختی دنبال کنیم و بخواهیم. شوربختانه این شفافیت در ایران با رقابت و رمز تجاری مغایرت پیدا نموده و به نظر من داشتن داده ها در صورت داشتن قابلیت تحلیل بسیار مهم و ضروری است و کافه بازار با گزارش خودش قدمی بسیار مهم و مثبت در این راستا برداشته است. شوربختانه در بقیه حیطه ها فعالان پیروزی مانند کافه بازار نداشته و داده هم نداریم.

علی فیاض بخش: شفافیت اطلاعات یکی از شاخص های توسعه اقتصادی در جهان محسوب می شود. درکشورهایی که شفافیت اطلاعات اقتصادی بالاست، منابع به طور کارآمدتری تخصیص پیدا می نماید و سرمایه گذاران می توانند درست تر تصمیم گیری نمایند. در مجموع به همه بازیگران بازار شامل سرمایه گذاران، کسب و کارها و حتی مردم یاری می نماید تصمیم های درست تری بگیرند. به همین دلیل شرکت های حوزه تکنولوژی با انتشار اطلاعات خود می توانند به بالا رفتن این شفافیت یاری نمایند.

حامد ساجدی: شفافیت اگرچه شاخصی مطلوب است ولی دستیابی به آن در بازار رقابتی سخت است. افزون بر این، در کسب و کارهای نوآور و خلاق ابهام، نقشی موثرتر از عدم شفافیت دارد و ترکیب و نیز تمایز ابهام و عدم شفافیت را سخت می نماید. گزارش های اینچنینی اگر به واقع شفاف باشد و خود با اهداف رقابتی و کسب و کاری برای سودهی اکوسیستم فراوری نشده باشند، یاری نماینده خواهد بود. بدیهی است هر گزارشی و نحوه تدوین آن خودمطلع و ناخودمطلع متاثر از تدوین نمایندگان آن خواهد بود. اما افراط در این امر نامناسب است. در کلان هم اگر چه ممکن است عدم شفافیت احساس انتفاع در بخش هایی از اکوسیستم برای بعضی ایجاد کند اما در مجموع زیان بخش و ویرانگر به خصوص در بلند مدت است.

شهاب جوانمردی: سرمایه گذاران مستقل از حوزه فعالیت خود، حدودی از ریسک پذیری و تاب آوری در برابر ریسک را دارند. در معین تابع ریسک، قابلیت شناسایی آن بسیار اهمیت دارد. مهم ترین عامل برای شناسایی ریسک و تبدیل آن به ریسک محاسبه شده، وجود اطلاعات کافی و شفاف از بازار است. در بازارهای سنتی، این اطلاعات به صورت تاریخی و بر اساس سعی و خطا به دست آمده و ماهیت دارایی محور بسیاری از این بازارها، باعث شده که ساختار ریسک در آنها با ساختار ریسک در کسب و کارهای نوپا متفاوت باشد و بازگشت بخش خوبی از اصل سرمایه، تضمین شده باشد. اما در کسب و کارهای نوپا، این اطلاعات به صورت تاریخی وجود ندارد. ایجاد شفافیت داده ای، هم باعث بهبود فرآیند سرمایه گذاری به وسیله کاهش ریسک به صورت مستقیم می شود و هم در میان مدت با افزایش قابلیت اعتماد به داده های موجود، سرمایه های جدیدی را هم وارد بازار خواهد نمود.

محمد رازینی: تفاوت سرمایه گذاری در بورس و سرمایه گذاری در استارتاپ ها در آن است که ارزش آینده شرکت های بورسی بر اساس الگو ها و فرایند های تکرار شونده مبتنی بر تحلیل آماری نوسانات (تحلیل تکنیکال) و یا بر اساس داده های اقتصادی و اقتصادی (تحلیل فاندامنتال) که هر دو بر مبنای اطلاعات تاریخی اند، در قالب مدل با قابلیت بالای پیش بینی، برآورد می شوند . آنچه قابلیت بالای پیش بینی به شرکت های بورسی را داده، شفافیت داده ای است؛ شفافیتی که الزام شرکت بورس و اوراق بهاردار است برای شرکت هایی که می خواهند عضو آن باشند.

به علاوه تاریخی است بدین معنی که سابقه سنوات گذشته به عنوان بهترین بنچ مارک برای آنچه در آینده رخ می دهد، به دست می دهد. این مدل برای استارتاپ ها قابل اجرا نیست چرا که اساسا سابقه ای تاریخی ندارند که قابل تعمیم به آینده باشد و یا عمدتا از لحاظ سودآوری به مرحله ای از رشد نرسیده اند که درآمد ها تکافوی هزینه ها را بکند و نیازمند سرمایه گذاری اند و به همین دلیل است که با ریسک بالا، منفعت بالاتری را برای سرمایه گذاران شان به ارمغان می آورند.

حال که مدل پیش بینی شرکت های بورسی برای استارتاپ ها قابل استفاده نیست، کسب اطلاعات از فعالیت های مشابه ، نرخ و میزان رشد آنها، ریسک های تهدیدنماینده و سایر اطلاعاتی از این دست، این اطمینان را به سرمایه گذار می دهد که با دقت و اعتماد بالاتری نسبت به سرمایه گذاری اقدام کند و تصویری روشن تر از آنچه در آینده به وقوع خواهد پیوست، در دست داشته باشد تا زمانی که بر اساس مفروضات غیر قابل اثبات و انکار، سرمایه گذاری کند، بنابراین و به صورت کلی گزارش هایی از این دست به واسطه اطمینان بخشی به برآوردها و امکان محاسبه تخمین های قابل اتکا تر هم به تسهیل و هم به ترغیب به سرمایه گذاری یاری شایانی می نماید به این شرط که با لحاظ فاکتور های محدودنماینده، تعدیل شود.

رادمان ربیعی: کاملا موافق هستم. این گزارش ها می توانند در این امر بسیار موثر باشند. داده هایی که از سوی استارتاپ ها و سرمایه گذارها منتشر می شوند می توانند محرکی برای هر دو طرف باشند و دید کلی ای از اکوسیستم استارتاپی و بازار آن می دهد. گزارش کافه بازار از این دست گزارش هاست که هرچه تعداد این گزارش ها بیشتر باشد، اعتماد عمومی نسبت به این حوزه را بالا برده و امکان تصمیم گیری و سنجش ریسک نیز بالاتر می رود.

علی موسوی: باتوجه به کمبود داده های درست و معتبر در حوزه های مختلف سرمایه گذاری، هر داده ای به شرط درست بودن، می تواند یاری حال باشد و مجموعه هایی مانند کافه بازار که از داده خوبی برخوردارند، می توانند مرکز مطمئنی برای تحلیل داده ها قلمداد شوند.

مجید کمالو: هرقدر ابهام کمتر و اطلاعات بیشتر باشد، فضا شارپ تر و تصمیم گیری راحت تر می شود. با حضور دیتای صحیح و واقعی، نمایش و هیاهوی مخرب از اکوسیستم دور می شود و سوءاستفاده از فضای استارتاپی کمتر می شود.

همچنین سرمایه گذاران خارج از اکوسیستم با مشاهده اطلاعات درست، به سرمایه گذاری در این حوزه ترغیب می شوند. از دیگر مزایای این دست گزارش ها ایجاد درک صحیح از سرمایه گذاری، انتخاب راحت تر گزینه های سرمایه گذاری و درنتیجه افزایش ضریب پیروزیت، رقابت سالم در فضای کسب و کار و جلوگیری از شکل گیری حباب استارتاپی است.

سیدمهدی سادات رسول: تنها ارائه اطلاعات نمی تواند کافی باشد. بلکه فراوری دستورالعمل و روش هایی برای سرمایه گذاری مشترک می تواند به کاهش ریسک در سرمایه گذاری منجر شود و به توسعه بخش محتوا یاری بیشتری می نماید.

میثم رجبی: شفافیت در داده منجر به شفافیت در بازار می شود و می تواند منجر به ترغیب سرمایه گذار سرگردان شود و حتی او را از حوزه هایی که از آن بی اطلاع بوده مطلع می سازد.

منبع: مجله شنبه

به "شفافیت داده ها و سرمایه گذاری خطر پذیر" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "شفافیت داده ها و سرمایه گذاری خطر پذیر"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید