توصیه هایی برای مدیران تازه کار - مدرسه سما

به گزارش مدرسه سما، همه ما شکست هایمان را بیشتر و بهتر به یاد داریم چرا که همواره آن ها را مورد تجزیه وتحلیل قرار می دهیم در حالی که از موفقیت هایمان خیلی زود می گذریم و توجه چندانی به آن ها نداریم. از سوی دیگر، موفقیت های بیش از حد باعث غرور و اعتماد به نفس بیش از حد در افراد می گردد که این خود شکست های بعدی را در پی دارد.

به گزارش دنیای اقتصاد، امروزه سازمان ها و شرکت ها به مدیرانی احتیاج دارند که به طرز هوشمندانه ای از شکست ها و ناکامی ها درس می گیرند و از آن ها پلی به سوی پیروزیت می سازند. در مقابل، بسیاری از مدیران که ریسک گریز و محافظه کار هستند، هم بیشتر شکست می خورند و هم از آن شکست ها درس نمی گیرند چرا که فکر می نمایند شکست، پدیده ای مذموم و ناخوشایند است که باید از آن فرار کرد. در ادامه به ترفند هایی که مدیران پیروز و کارآمد در برخورد با شکست هایی که نصیب شان می گردد اشاره خواهد شد.

موقعیت و نوع شکست هایتان را بشناسید

واقعیت این است که شکست ها به هر صورت روی می دهند و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، بار ها در زندگی و کارمان با شکست های متعدد روبه رو خواهیم شد. پس باید به شکست ها عادت کنیم و با آن ها کنار بیاییم و سعی کنیم تا از آن ها درس بگیریم. برای این کار ضروری است موقعیت ها و انواع مختلف شکست ها را به خوبی شناسایی کنیم. شکست ها و اشتباهات، شکل های مختلفی دارند: برخی از آنها، ناگزیر و اجتناب ناپذیرند و از کنترل ما خارج هستند، برخی دیگر قابل پیشگیری و کنترل هستند، برخی کاملا آموزنده و مفید هستند و برخی دیگر، غیر آموزنده و بی فایده.

از داستان های مربوط به شکست ها و ناکامی های سازنده الهام بگیرید

هنگامی که شما داستان ها و روایت های مربوط به ناکامی و شکست های مدیران پیروز را مورد آنالیز قرار دهید، آن ها را به عنوان منابعی ارزشمند و الهام بخش خواهید یافت چرا که با توجه کردن به راه هایی که سایر مدیران طی نموده و به هدف نرسیده اند، می توان راه های درست را که به هدف منتهی می گردد، شناسایی کرد. علاوه بر این، درک این واقعیت که بسیاری از مدیران پیروز و مشهور، پس از بار ها و بار ها شکست خوردن به پیروزیت دست پیدا نموده اند، نیز الهام بخش کسانی است که می خواهند دست به کار های بزرگی بزنند.

پروژه نوآورانه ای را که به شکست انجامیده است، دلیل یابی کنید

شما باید به عنوان یک مدیر با دیدی روشن و آگاهانه سراغ پروژه های ناپیروز و شکست خورده خود بروید و دلیل و ریشه ناکامی خود را بشناسید. برای این کار ضروری است بین اقدامات و نتایج برآمده از آنها، ارتباط معنا داری پیدا کنید تا دریابید کجای کار اشتباه بوده است. در مرحله بعد نیز با برنامه ریزی مجدد و دوری جستن از اشتباهات پیشین خواهید توانست به پیروزیت دست یابید.

ایده های نوآورانه تان را پالایش و ویرایش کنید

به شکست انجامیدن ایده ها باعث می گردد تا در مراحل بعد و قبل از آغاز پروژه ای نو، ایده های مرغوب و ناب را از ایده های نامرغوب و اشتباه جدا نموده و با آزمودن دقیق و هدفمند هر ایده ای که به فکر تان متبلور می گردد، از وقوع شکست های بعدی جلوگیری کنید. در این میان فرآیند هایی که شامل مراحل برنامه ریزی آزمایشی، بازخورد و تصمیم گیری هستند، موثر و مطلوب خواهند بود.

از اشتباهات سایر مدیران درس بگیرید و اشتباهات خود را به دیگران بیاموزید

درس هایی را که در ارتباط با اشتباهات خود آموخته اید، با سایر مدیران به اشتراک بگذارید تا آن ها نیز شما را در درس هایی که از اشتباهات خود آموخته اند، سهیم نمایند. این کار می تواند در قالب آرشیوسازی اطلاع رسانی سازمانی و شرکتی و علنی ساختن قضایا صورت پذیرد. در نهایت، سهیم شدن تمام اقشار جامعه در زمینه اشتباهات اجرا شده و شکست های برآمده از آن ها می تواند به پیروزیت ها و کامیابی های همه آحاد جامعه منتهی گردد. برای نیل به این هدف می توان از ابزار هایی همانند انتشار خبرنامه، خاطرات، ساخت برنامه های تلویزیونی، برگزاری همایش ها و وبلاگ نویسی بهره برد.

چگونه از شکست های خود درس بگیریم

شاید شما هم این جمله معروف را شنیده اید که چیزی به نام شکست وجود ندارد بلکه آنچه وجود دارد، بازخورد است. این جمله فقط هنگامی درست است که به طور واقعی در پی درس گرفتن از شکست ها بود و به شکست به عنوان یک منبع الهام نگریست و مراحل آنالیز شکست ها، درک آن ها و آموختن از آن ها را به طور کامل انجام داد. به طور کلی، چهار روش کلیدی برای درس گرفتن واقعی مدیران و رهبران سازمان ها از شکست ها وجود دارد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت.

1) با تمایل نشان دادن برای تجزیه و تحلیل اشتباهات تان آغاز کنید

واقعیت این است که بسیاری از ما مدیران از صمیم دل و با دیدی باز دوست نداریم اشتباهات خود را ببینیم چرا که این کار به ما احساس بدی می دهد. در اغلب موارد، ما به طور پیوسته سعی می کنیم تا اشتباهات و شکست های خود را به دست فراموشی بسپاریم، اما نمی دانیم با این کار خود را از درس های ارزشمندی که می توانیم از شکست ها و اشتباهات خود بگیریم، محروم می کنیم.

2) در پی ایزوله کردن و مهار دلایل شکست باشید

در صورت وجود تمایل برای درس گرفتن از شکست ها، باید به سراغ شناسایی دلایل ریشه های اصلی مرتبط با شکست رفت و باید آن ها را تا حد امکان ایزوله کرد و جلوی تاثیرگذاری مخرب آن ها را گرفت. در فرآیند هایی که به شکست منتهی می گردد، عوامل متعددی وجود دارند که فقط برخی از آن ها دارای اثر منفی و مخرب هستند و تعداد عوامل مثبت یا خنثی نیز در این فرآیندها، قابل توجه است. پس تفکیک قائل شدن بین آن ها و متمرکز شدن بر عوامل منفی و ایزوله کردن آن ها دومین مرحله کلیدی برای آموختن از شکست ها محسوب می گردد.

3) تست های چند وجهی بگیرید

تست های چند وجهی، برترین ابزار برای شناسایی و ایزوله کردن دلایل شکست به حساب می آیند. در این تست ها کوشش می گردد تا از زوایای مختلف به هر مرحله از فرآیند های منتهی به شکست نگریسته گردد و بازخورد ها و نتایج احتمالی ناشی از به کار بستن دو یا چند روش دیگر (غیر از روش مورد استفاده و ناپیروز قبلی که به شکست منتهی شده است) آنالیز می گردد. این تست ها به ما یاری می نماید تا فرآیند ها و عملیات متفاوتی را شبیه سازی نموده و قبل از آغاز مرحله اجرا، نتایج احتمالی آن ها را پیش بینی کنیم که این کار از وقوع شکست های احتمالی تا حد زیادی جلوگیری خواهد نمود. چنین تست هایی ما را از وارد شدن به حوزه های پر مخاطره آزمون و خطا نجات خواهد داد.

4) از دید دیگران به شکست و ناکامی خود نگاه کنید

یکی از مسائل و موانع اصلی در مسیر آموختن واقعی از شکست های پیشین این است که ما از دید خودمان با این قضیه روبه رو می شویم و به آن نگاه می کنیم و، چون روی آن پروژه شکست خورده از نظر عاطفی و احساسی سرمایه گذاری نموده ایم، قادر نیستیم نگاهی هدفمند و آموزنده به شکست های خود داشته باشیم و همین مساله ما را دچار سوء تعبیر، تفسیر اشتباه و حتی دلسردی و ناامیدی نسبت به آینده می نماید. برای جلوگیری از این مساله، باید از دید یک مشاور یا ناظر بی طرف، خونسرد و حسابگر به پروژه شکست خورده خود نگاه کنید و بکوشید تا از آن درس بگیرید.